گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:عشق خوش سودا کف بی مغز را عنبر کند آه را ریحان، سرشک تلخ را گوهر کند

❈۱❈
عشق خوش سودا کف بی مغز را عنبر کند آه را ریحان، سرشک تلخ را گوهر کند
خار در پیراهنش می ریزد از زخم زبان عشق هر کس را که می خواهد زبان آور کند
❈۲❈
شد دل افشاری فزون از حلقه گشتن زلف را دام را بسیاری روزن سیه دلتر کند
می کند از مهربانی شیر مادر را زیاد طفل بدخو هر قدر خون در دل مادر کند
❈۳❈
در رگ جان هر که را چون رشته پیچ و تاب هست بی کشاکش سر برون از روزن گوهر کند
شبنم از همت به خورشید بلند اختر رسید چون بلند افتاد همت کار بال و پر کند
❈۴❈
تا نگردد استخوانم توتیا، آن سنگدل نیست ممکن درد سنگین مرا باور کند
در دل سخت تو را هم نیست، ورنه آه من ریشه محکم در دل فولاد چون جوهر کند
❈۵❈
رنگ عشق تازه ای ریزد زدلسوزی به خاک شمع اگر پروانه را یک مشت خاکستر کند
کی غم همراه دارد هر که در منزل رسید؟ خضر چون سیراب شد کی یاد اسکندر کند؟
❈۶❈
استخوان را کرد صائب در تن من جوی شیر خون گرم من نمی دانم چه با نشتر کند

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۲۵۱۸

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها