صائب تبریزی:مطربی خواهم که مست از نغمه سازم کند هر قدر کز خویش افتم دور آوازم کند
❈۱❈
مطربی خواهم که مست از نغمه سازم کند
هر قدر کز خویش افتم دور آوازم کند
فکر آغاز و غم انجام تا کی، می کجاست؟
تا دمی آسوده از انجام و آغازم کند
❈۲❈
در دل آیینه تاریک من خورشیدهاست
چشم می بازد سبکدستی که پردازم کند
بوی گل را غنچه نتواند نهان در پرده داشت
آسمان کی می تواند منع پروازم کند؟
❈۳❈
جوش دریا کم نمی گردد ز سرپوش حباب
مهر خاموشی چه با اشک سبکتازم کند؟
در لباس زنگ آزادم زصد نادیدنی
روی آسایش نبیند هر که پردازم کند!
❈۴❈
سالها شد چون شرر در سینه می دزدم نفس
تا مگر آن سنگدل با خویش همرازم کند
رتبه افکار من صائب ز شعری بگذرد
گر به تحسین شاه دریادل سرافرازم کند
کامنت ها