گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:دیده پرخون من گر این چنین طوفان کند پنجه خورشید را سرپنجه مرجان کند

❈۱❈
دیده پرخون من گر این چنین طوفان کند پنجه خورشید را سرپنجه مرجان کند
در تن خاکی چه بال و پر گشاید جان پاک؟ در سفال تشنه چون نشو و نما ریحان کند؟
❈۲❈
می شود مطلق عنان نفس از وفور مال و جاه عرض میدان اسب سرکش را سبک جولان کند
ز اشتیاق آن لب شکرفشان شد دل دو نیم پسته را در پوست امید شکر خندان کند
❈۳❈
جامه فانوس را بر پیکر سیمین شمع دور باش غیرت پروانه ناچسبان کند
آبداری می کند شمشیر را خونریزتر در لباس شرم خوبی بیشتر طوفان کند
❈۴❈
زاهد از داغ محبت بی نصیب افتاده است این تنور سرد هیهات است حفظ نازل کند
شعله را صائب به آسانی توان خس پوش کرد نیست ممکن عشق سرکش را کسی پنهان کند

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۲۵۳۰

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها