صائب تبریزی:گر چنین نشو و نما آن نخل موزون میکند سرو را بار خجالت بید مجنون میکند
❈۱❈
گر چنین نشو و نما آن نخل موزون میکند
سرو را بار خجالت بید مجنون میکند
قرب و بعدی در میان عاشق و معشوق نیست
قطره سیر بحر در دامان هامون میکند
❈۲❈
چارهای گر هست درد عشق را، بیچارگی است
این گره را ناخن تدبیر افزون میکند
میتواند از دل ما خار غم بیرون کشید
هرکه تیغ از پنجه خورشید بیرون میکند
❈۳❈
وصل جای اضطراب شوق نتواند گرفت
سیل در آغوش دریا یاد هامون میکند
تاز زخم ما جدا شد خنجر او خون گریست
چون فتد ماهی به خشکی یاد جیحون میکند
❈۴❈
نیست غیر از دست خالی پردهپوشی سرو را
بیسرانجامی چه با یاران موزون میکند!
می بری را خاطر آزادهای باید چو سرو
تنگدستی بید را فیالحال مجنون میکند
❈۵❈
چین ابرو عاشقان را میکند گستاختر
خضر کی ره را غلط از نعل وارون میکند؟
هرکه میگوید به گردون از گرفتاری سخن
حلقه دیگر به زنجیر خود افزون میکند
❈۶❈
اندکی دارد خبر از درد ارباب سخن
هرکه صائب مصرعی چون سرو موزون میکند
کامنت ها