صائب تبریزی:غارت صبر از دلم آن آتشینرو میکند گرمی خورشید گل را مفلس بو میکند
❈۱❈
غارت صبر از دلم آن آتشینرو میکند
گرمی خورشید گل را مفلس بو میکند
چشم مجنون بس که از وحشینگاهان پر شده است
چشم لیلی را خیال چشم آهو میکند
❈۲❈
آن که چون شبنم ز گل بالین و بستر ساختی
این زمان چون غنچه بالین را ز زانو میکند
چشم میگونی که من زان بادهپیما دیدهام
درد می را در قدح بیهوشدارو میکند
❈۳❈
چون صبوحی کرده در گلشن درآیی عندلیب
خرده گل را سپند آن گل رو میکند
حرف پهلودار اگر از خط چنین سر میزند
رفتهرفته کار را با زلف یکرو میکند
❈۴❈
صائب از بخت سیاه خود ندارم شِکوهای
هرچه با من میکند آن خال هندو میکند
کامنت ها