گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:شرم حسن شوخ را کی پرده‌سازی می‌کند؟ برق در ابر بهاران تیغ‌بازی می‌کند

❈۱❈
شرم حسن شوخ را کی پرده‌سازی می‌کند؟ برق در ابر بهاران تیغ‌بازی می‌کند
حسن را روشنگری چون دیده‌های پاک نیست اشک شبنم دامن گل را نمازی می‌کند
❈۲❈
نگذرد چون از سرشک تلخ من دامن‌فشان؟ آن که با آهم چو زلف خویش بازی می‌کند
تا سگ لیلی به مجنون آشنا گردیده است بر غزالان حرم گردن‌فرازی می‌کند
❈۳❈
ساده کن از نقش لوح سینه خود را که صبح دست در آغوش مهر از پاکبازی می‌کند
قدر منزل را بیابانگرد می‌داند که چیست کعبه کی این جلوه در چشم حجازی می‌کند؟
❈۴❈
روی گرم دولت آن کس را که از جا می‌برد چون سپندی دان کز آتش سرفرازی می‌کند
حسن غافل نیست از دلجویی افتادگان سرو من با سایه خود عشقبازی می‌کند
❈۵❈
می‌برم غیرت به ماه نو که بر خوان سپهر خویش را فربه برای جانگدازی می‌کند
مهر خاموشی زبان شکوه ما را نبست کی گره این رشته را منع از درازی می‌کند؟
❈۶❈
پرده فانوس اگر پروانه را مانع شود شمع من از اشک خود پروانه‌سازی می‌کند
پیش دریا چشم آب از چشمهٔ پل می‌دهد عمر هرکس صرف در عشق مجازی می‌کند
❈۷❈
نیست درد عشق را صائب به درمان احتیاج ساده‌لوح آن کس که ما را چاره‌سازی می‌کند

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۲۵۶۸

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها