گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:دوش بر من سایه آن سرو روان افکنده بود شاخ گل دستی به دوش باغبان افکنده بود

❈۱❈
دوش بر من سایه آن سرو روان افکنده بود شاخ گل دستی به دوش باغبان افکنده بود
شرم رویش از عرق صددیده بیدار داشت چشم را هر چند در خواب گران افکنده بود
❈۲❈
گرچه آب از سایه اش چون ابر رحمت می چکید از نگاه گرم آتش در جهان افکنده بود
صبر و عقل و هوش را باد بهار جلوه اش بر سر هم همچو اوراق خزان افکنده بود
❈۳❈
جلوه مستانه اش از طره عنبرفشان همچو دریا موج عنبر بر کران افکنده بود
نرگس مستانه اش از سرمه شرم و حیا شوخ چشمان هوس را از زبان افکنده بود
❈۴❈
از حجاب عشق بودم حلقه بیرون در زلف او هر چند دستم در میان افکنده بود
مهر خاموشی حجاب چهره مطلب نبود نور رویش پرده از راز نهان افکنده بود
❈۵❈
از شکوه حسن، خورشید جهان افروز او چاک در جیب فلک چون کهکشان افکنده بود
سرو بالا دست او از خارخار پای بوس خار در پیراهن آب روان افکنده بود
❈۶❈
در زمین او جلوه مستانه، نقش پای او هر طرف طرح بهشت جاودان افکنده بود
راست بوده است این که ریزد درد بر عضو ضعیف پیچ و تاب زلف در موی میان افکنده بود
❈۷❈
از حجاب عشق صائب بود جایم زیر تیغ گرچه بر من سایه آن ابرو کمان افکنده بود

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۲۶۳۱

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها