گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:چون رخ از می بر فروزی آب گلشن می رود چون شوی سرگرم، تاب نخل ایمن می رود

❈۱❈
چون رخ از می بر فروزی آب گلشن می رود چون شوی سرگرم، تاب نخل ایمن می رود
دانه تا در خاک پنهان است رزق برق نیست سر به دنبالش گذارد چون به خرمن می رود
❈۲❈
نیست آسان غم برون بردن ز دل احباب را بر سر خاری چه خون از چشم سوزن می رود
رنگ رخسار چمن در فکر بال افشاندن است آب ده چشمی که فصل سیر گلشن می رود
❈۳❈
یک طرف با خاکسار خویش افتادن چرا؟ پرتو مه تنگ در آغوش روزن می رود
ماه می خواهد که گردد چهره با رخسار او کرم شب تابی به جنگ شمع ایمن می رود
❈۴❈
حال صائب دور ازان مژگان چه می پرسی که چیست با دل مجروح بر مژگان سوزن می رود

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۲۶۴۷

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها