صائب تبریزی:دل به تن یکرنگ چون گردید باطل میشود گوهر از گرد کسادی مهره گل میشود
❈۱❈
دل به تن یکرنگ چون گردید باطل میشود
گوهر از گرد کسادی مهره گل میشود
از خودی تا ذرهای باقی است سالک در ره است
هرکجا افتد ز دوش این بار، منزل میشود
❈۲❈
خرج خاک تیره می گردد دل دنیاپرست
میفتد دیوار بر هرسو که مایل میشود
از طواف کعبه کی ماند خداجو از طلب؟
قانع از لیلی کجا مجنون به محمل میشود؟
❈۳❈
سر به صحرا میدهد غمهای عالم را جنون
میکشد ناموس عالم هرکه عاقل میشود
خار و حس میآید از دریا سلامت بر کنار
بر سکباران کف بیمغز ساحل میشود
❈۴❈
نقد جانش خرج ره میگردد از بیتوشگی
از سرانجام سفر هرکس که غافل میشود
آنچنان کز کاوش آب چشمه میگردد زیاد
دخل ارباب کرم افزون ز سایل میشود
❈۵❈
فیض حق در قطع امید از خلایق بسته است
پرده این ماه دامان وسایل میشود
میشود سیلاب چون پیوست با هم چشمهها
شورش مجنون یکی صد از سلاسل میشود
❈۶❈
هرچه را برداشت حق، بازش حق اندازد به خاک
کی به سعی بندگان تسعیر نازل میشود؟
دست نه بر روی هم صائب که هرجا عقدهای است
بیشتر از ناخن تدبیر مشکل میشود
کامنت ها