گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:یوسف زندانی ما راحت از دنیا ندید از عزیزان هیچ کس خوابی برای ما ندید

❈۱❈
یوسف زندانی ما راحت از دنیا ندید از عزیزان هیچ کس خوابی برای ما ندید
وحشت دیوانه ما را چه نسبت با غزال؟ گرد ما را هیچ کس در دامن صحرا ندید
❈۲❈
دامن حیرت به دست آورد درین طوفان که موج محو ساحل تا نشد آسایش از دریا ندید
احتیاط شیشه دل سنگ ره ما گشته است سیل ازان واصل به دریا شد که پیش پا ندید
❈۳❈
گو بیا زیر لوای عشق عاشق را ببین هر که کوه قاف را در سایه عنقا ندید
سوخت برق بی نیازی خرمن افلاک را زیر پای خویش آن معشوق بی پروا ندید
❈۴❈
هر که را چون بید مجنون بر گرفت از خاک عشق تیغ اگر بارید بر فرق سرش، بالا ندید
تیرگی از بخت ما صائب سخن بیرون نبرد شمع روشن کرد محفل را و پیش پا ندید

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۲۷۴۷

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

فرّخ
2014-09-26T04:15:04
بگمانم مصراع اول بیت 3 اینگونه‌ صحیح‌ست:دامن حیرت به دست آور درین طوفان که موج