گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:به زهر چشم بتوان کشت دشمن را چوکار افتد نمی خواهم که چشم من به چشم روزگار افتد

❈۱❈
به زهر چشم بتوان کشت دشمن را چوکار افتد نمی خواهم که چشم من به چشم روزگار افتد
ازان رخسار شبنم خیز چون گل پرده یک سو کن که چون برگ خزان بلبل به خاک از شاخسار افتد
❈۲❈
ز زخم من به رعنایی مثل شد تیغ خونخوارش کند اندام پیدا آب چون در جویبار افتد
تمام شب نظر بازی کند بادام زلف خود ندیدم هیچ صیادی چنین عاشق شکار افتد
❈۳❈
هجوم زاغ خواهد نخل ماتم کرد سروش را به فکر عندلیبان این چنین گر نوبهار افتد
ندارد از شکست خلق پروا دیده حق بین که کشتی بی خطر باشد چو دریا بیکنار افتد
❈۴❈
چه افتاده است سر از بیضه بیرون آورد صائب؟ نواسنجی که در فکر قفس از شاخسار افتد

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۲۷۹۴

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها