گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:زعکسش لرزه بر آیینه گوهرنگار افتد صدف بر خویش می لرزد چو گوهر شاهوار افتد

❈۱❈
زعکسش لرزه بر آیینه گوهرنگار افتد صدف بر خویش می لرزد چو گوهر شاهوار افتد
زناحق کشتگان پروا ندارد آن سبک جولان نسوزد دل نسیمی را که ره بر لاله زار افتد
❈۲❈
زبی پروا نگاهی آب در چشمش نمی گردد سر خورشید اگر آن سنگدل را در گذار افتد
نیندازد به خاک آن را که عشق از خاک بردارد سر منصور هیهات است از آغوش دار افتد
❈۳❈
مخور بر دل مرا کز زخم دندان پشیمانی به اندک روزگاری بخیه ات بر روی کار افتد
به صیقل مشکل است از دل زدودن زنگ ذاتی را که عنبر تیره از دریای روشن بر کنار افتد
❈۴❈
نشد از جستجو زنجیر مانع شوق مجنون را کی از رفتار آب از پیچ و تاب جویبار افتد؟
ملرزان ذره ای را دل که خورشید بلند اختر به این تقصیر هر روزی ز اوج اعتبار افتد
❈۵❈
به روی تازه نتوان پرده پوش فقر گردیدن که آتش عاقبت از دست خالی در چنار افتد
مصور می شود بی پرده آن آیینه رو صائب اگر آیینه دل از علایق بی غبار افتد

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۲۷۹۵

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها