گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:در آن مجلس که از مستی رخت طاقت گداز افتد اگر خورشید تابان چهره افروزد به گاز افتد

❈۱❈
در آن مجلس که از مستی رخت طاقت گداز افتد اگر خورشید تابان چهره افروزد به گاز افتد
علاج من همان از چشم بیمار تو می آید کجا درد محبت را مسیحا چاره ساز افتد؟
❈۲❈
به دامان غرور آب زمزم گرد ننشیند اگر صد تشنه از پا در بیابان حجاز افتد
ز زخم خنجر الماس پهلو می کنی خالی چه خواهی کرد اگر کارت به مژگان دراز افتد؟
❈۳❈
هجوم بیقراران تیغ غیرت برنمی تابد مبادا دیده محمود بر زلف ایاز افتد
عجب نبود کز آن رو آب می گردد دل صائب هوا چون آتشین شد نخل مومین در گداز افتد

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۲۷۹۷

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها