گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:مبادا کافر از طاق دل پیر مغان افتد! که رزق خاک گردد تیر چون دور از کمان افتد

❈۱❈
مبادا کافر از طاق دل پیر مغان افتد! که رزق خاک گردد تیر چون دور از کمان افتد
جدا از حلقه آن زلف حال دل چه می پرسی؟ چه باشد حال مرغ بی پری کز آشیان افتد؟
❈۲❈
مرا از تندخویی یار ترساند، ازین غافل که از آتش سمندر در بهشت جاودان افتد
ز شرم او نگاهم دست و پا گم کرد چون طفلی که چشمش وقت گل چیدن به چشم باغبان افتد
❈۳❈
رسانم گر به دولت چون هما از سایه عالم را همان از خوان قسمت قرعه ام بر استخوان افتد
ز دست هم ربایندش سرافرازان بستانی درین بستانسرا چون تاک هر کس خوش عنان افتد
❈۴❈
سرایت می کند آه ضعیفان در قوی حالان نبخشاید به شیران برق چون در نیستان افتد
ببر از تنگ چشمان گر سر آزاده می خواهی که با سوزن چو پیوندد، گره در ریسمان افتد
❈۵❈
مکن با خاکساران سرکشی ای شاخ گل چندین که شمع از پرسش پروانه هر شب از زبان افتد
ز رسوایی نیندیشد دل سرگرم من صائب اگر چون مهر طشت من زبام آسمان افتد

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۲۸۰۰

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

نوشا
2015-11-12T11:37:53
بیت چهارم بسیار زیبا ، لطیف و دلنشین است مرحبا بر صایب