گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:ز جوش مغز هردم از سرم دستار می‌افتد کف اندازد به ساحل بحر چون سرشار می‌افتد

❈۱❈
ز جوش مغز هردم از سرم دستار می‌افتد کف اندازد به ساحل بحر چون سرشار می‌افتد
به بیکاری برآوردم ز کار خود جهانی را عجب سیری است چون دیوانه در بازار می‌افتد
❈۲❈
جنون تا هست ناقص کوه و صحرا وسعتی دارد شود زندان بیابان چون جنون سرشار می‌افتد
قبول تربیت در هر کف خاکی نمی‌باشد وگرنه پرتو خورشید بر دیوار می‌افتد
❈۳❈
مرا دل‌بستگی در قید زندان فلک دارد برون ناید ز سوزن چون گره بر تار می‌افتد
مشو از جنبش مژگان گرد آلود او غافل که تیغ خاکساران سخت لنگر دار می‌افتد
❈۴❈
دلی را گر به فریاد آوری اهل دلی، ورنه ز هر نالیدنی آوازه در کهسار می‌افتد
در ایام توانایی به نشتر چشم می سودم کنون از سایه مژگان به چشم خار می‌افتد
❈۵❈
وداع آخرت کن گر به دنیا مایلی صائب که هر جانب که مایل می‌شود دیوار می‌افتد

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۲۸۰۲

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها