گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:سرشک تلخ من در گنبد خضرا نمی‌گنجد که می پرزور چون افتاد در مینا نمی‌گنجد

❈۱❈
سرشک تلخ من در گنبد خضرا نمی‌گنجد که می پرزور چون افتاد در مینا نمی‌گنجد
به بی‌رنگی قناعت کن اگر با عشق یکرنگی که هرجا عشق آمد رنگ در سیما نمی‌گنجد
❈۲❈
نمی‌دانم چه خواهد بود احوال گران‌جانان که تنهایی در آن وحدت‌سرا تنها نمی‌گنجد
مرا کرد از وطن آواره آخر جوهر ذاتی که گوهر چون یتیم افتاد در دریا نمی‌گنجد
❈۳❈
دلیلی بر شکوه عشق ازین افزون نمی‌باشد که مجنون با کمال ضعف در صحرا نمی‌گنجد
برون تا رفتم از خود تنگ شد روی زمین بر من که از خود هرکه بیرون رفت در دنیا نمی‌گنجد
❈۴❈
اگر بیعانه خواهد زلف او عقل و دل و دین را بده صائب که چند و چون درین سودا نمی‌گنجد

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۲۸۰۶

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها