گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:گرانی می‌کند بر تن چو سر بی‌جوش می‌گردد سبو چون خالی از می گشت بار دوش می‌گردد

❈۱❈
گرانی می‌کند بر تن چو سر بی‌جوش می‌گردد سبو چون خالی از می گشت بار دوش می‌گردد
ز نور عاریت بگذر که شمع ماه تابان را اگر صدبار روشن می‌کنی خاموش می‌گردد
❈۲❈
در آن محفل گل از کیفیت می می‌توان چیدن که ساقی پیشتر از دیگران مدهوش می‌گردد
خطر بسیار دارد در کمین همواری دشمن ز سگ غافل مشو زنهار چون خاموش می‌گردد
❈۳❈
در آن گلشن که می در جام ریزد مست ناز من فغان بلبلان گلبانگ نوشانوش می‌گردد
ندارد خاکساری با بزرگی جنگ در مشرب که در کوی مغان گردون سبو بر دوش می‌گردد
❈۴❈
ز خجلت طوق قمری دام زیر خاک خواهد شد اگر سرو چمن با قامتش هم‌دوش می‌گردد
نه بی‌دردی است گر اشکم به چشم تر نمی‌آید چو آتش تند افتد، آب صرف جوش می‌گردد
❈۵❈
قناعت کن، کز این گلشن به بویی هرکه قانع شد چو زنبور عسل کاشانه‌اش پرنوش می‌گردد
از ان ماه از تمامی می‌گذارد روی در نقصان که دایم خرمن او صرف یک آغوش می‌گردد
❈۶❈
مرا باغ و بهاری نیست غیر از بوی درویشی دل بیمار من از کاهگل بیهوش می‌گردد
مشو با پردلی ایمن ز خصم ناتوان صائب که از اندک نسیمی بحر جوشن‌پوش می‌گردد

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۲۸۵۰

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها