صائب تبریزی:دل آسوده در زیر فلک پیدا نمیگردد ز شورش قطرهای گوهر درین دریا نمیگردد
❈۱❈
دل آسوده در زیر فلک پیدا نمیگردد
ز شورش قطرهای گوهر درین دریا نمیگردد
فلک را نقطه خاک از سکون در چرخ میآرد
تو تا ساکن نگردی دل جهانپیما نمیگردد
❈۲❈
به قدر آشنایان دل ز خلوت میکند وحشت
به خود هرکس که گردید آشنا تنها نمیگردد
ز استقرار مرکز میشود پرگار پابرجا
به گرد سر، زمین را آسمان بیجا نمیگردد
❈۳❈
مرا روی سخن با خود بود از جمله عالم
که تا طوطی نبیند خویش را گویا نمیگردد
نگیرد دامن سیل سبکرو هر خس و خاری
دل آزاده مغلوب غم دنیا نمیگردد
❈۴❈
ندارد حاصلی صائب به نیکان دوختن خود را
که سوزن دیده و راز صحبت عیسی نمیگردد
کامنت ها