گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:نه از رحم است اگر نخجیر من بسمل نمی گردد به خون من زبان خنجر قاتل نمی گردد

❈۱❈
نه از رحم است اگر نخجیر من بسمل نمی گردد به خون من زبان خنجر قاتل نمی گردد
مرا نتوان به ناز و سر گرانی صید خود کردن نگردم گرد معشوقی که گرد دل نمی گردد
❈۲❈
غبار خاطر خلوت سرای او چرا گردم؟ میان دوستان دیوار و در حایل نمی گردد
به هر جانب که رو آرم، نظر بر چشم او دارم که صید زخمی از صیاد خود غافل نمی گردد
❈۳❈
گزیری نیست از خاشاک عصیان بحر رحمت را کریمان را دکان جود بی سایل نمی گردد
به یک طالع مگر با ناخن از صلب قضا زادم؟ که رزق من بغیر از عقده مشکل نمی گردد
❈۴❈
تو از شوریدگی بر خود جهان شوریده می بینی کدامین موج در بحر رضا ساحل نمی گردد؟
نرفت از می غبار زهد خشک از جبهه زاهد به سعی ابر رحمت این زمین قابل نمی گردد
❈۵❈
شراب تلخ از انگور شیرین خوب می آید نباشد تا خرد کامل، جنون کامل نمی گردد
چه دولت خوشتر از خشنودی خصم است عارف را؟ چرا صائب به جرم خویشتن قایل نمی گردد؟

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۲۸۷۷

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها