گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:به قامت سرو را از قد کشیدن باز می دارد به عارض رنگ گل را از پریدن باز می دارد

❈۱❈
به قامت سرو را از قد کشیدن باز می دارد به عارض رنگ گل را از پریدن باز می دارد
من این رخسار حیرت آفرین کز یار می بینم سرشک گرمرو را از چکیدن باز می دارد
❈۲❈
مرا کرده است چون آیینه حیران مجلس آرایی که می را در رگ مست از دویدن باز می دارد
من این مژگان گیرایی کز آن خوش چشم می بینم نگاه وحشیان را از رمیدن باز می دارد
❈۳❈
اگر بی پرده در بازار مصر آیی، زلیخا را تماشای تو از یوسف خریدن باز می دارد
چه مغرورست خورشید جهان افروز حسن او که صبح آرزو را از دمیدن باز می دارد
❈۴❈
از ان ظاهر نشد خونریزی مژگان خونخوارش که تیغ تشنه خون را از چکیدن باز می دارد
به ظاهر تلخیی دارد سر پستان پیکانش که طفلان هوس را از مکیدن باز می دارد
❈۵❈
نشد زان بیقراریهای من خاطر نشان تو که تمکین تو دل را از تپیدن باز می دارد
نمی سازد به خود مشغول دنیا اهل بینش را که وحشت آهوان را از چریدن باز می دارد
❈۶❈
حجاب سهل بسیارست ارباب بصیرت را نظر را برگ کاهی از پریدن باز می دارد
ره هموار پیش دوربینان این خطر دارد که رهرو را زپیش پای دیدن باز می دارد
❈۷❈
زپیریها همین افسوس دل را می گزد صائب که بی دندانیم از لب گزیدن باز می دارد

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۲۹۴۸

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها