گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:زبیتابان کجا آن مست بی پروا خبر گیرد؟ سپند ما مگر زان آتشین سیما خبر گیرد

❈۱❈
زبیتابان کجا آن مست بی پروا خبر گیرد؟ سپند ما مگر زان آتشین سیما خبر گیرد
زاحوال هواداران مشو غافل زبسیاری که از هر ذره خورشید جهان آرا خبر گیرد
❈۲❈
غم عقبی نگردد گرد دل آزاد مردان را که از دنیا خبر دارد که از دنیا خبر گیرد؟
زمشت خار ما ای ابر رحمت سرگران مگذر که با آن کثرت از هر موجه ای دریا خبر گیرد
❈۳❈
نه از قاصد شکایت نه زمرغ نامه بردارم که از خود بیخبر گردد کسی کز ما خبر گیرد
به پای مرغ می خارد سر شوریده خود را زخار پا کجا مجنون بی پروا خبر گیرد؟
❈۴❈
شود گردکسادی سرمه انصاف گوهر را مگر در عهد خط آن ظالم از دلها خبر گیرد
سپرداری کند از موم سبز آیینه خود را گر آن آیینه رو از طوطی گویا خبر گیرد
❈۵❈
زبیدردی به فکر دردمندان کس نمی افتد مگر ما از دل افگار و دل از ما خبر گیرد
بغیر از گردباد امروز در دامان این صحرا که را داریم ما سرگشتگان کز ما خبر گیرد؟
❈۶❈
زخونگرمان درین محفل نمی یابیم دلسوزی مگر خونابه اشک از کباب ما خبر گیرد
دم جان بخش آخر کار خود را می کند صائب اگر عیسی زبیماران به استغنا خبر گیرد

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۲۹۷۱

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها