گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:به خواب آن چشم دل از عاشق ناشاد می گیرد به چشم بسته صید خویش این صیاد می گیرد

❈۱❈
به خواب آن چشم دل از عاشق ناشاد می گیرد به چشم بسته صید خویش این صیاد می گیرد
کنم با کوه چون نسبت ترا در پله تمکین؟ که تمکین تو ره بر ناله و فریاد می گیرد
❈۲❈
نگیرد در تو افسون من بی دست و پا، ورنه نگاه عجز من تیغ از کف جلاد می گیرد
مکن استادگی در قتلم ای سرو سبک جولان که خون شمع ناحق کشته را از باد می گیرد؟
❈۳❈
زند سرپنجه با خورشید در هنگامه دعوی بر رویی که نقش از سیلی استاد می گیرد
به روی سخت نتوان باز کرد از سر کدورت را که بیش از شیشه زنگ آیینه فولاد می گیرد
❈۴❈
مگر از پرده غفلت حجابی در میان آید وگرنه زود دل از عالم ایجاد می گیرد
تو در این خاکدان از لنگر غفلت زمین گیری وگرنه سیل را دل زین خراب آباد می گیرد
❈۵❈
هنرور شو که کوه بیستون با آن سرافرازی بلندآوازگی از تیشه فرهاد می گیرد
نظر چون عنکبوت از گوشه گیری بر مگس دارد اگر کنجی زمردم زاهد شیاد می گیرد
❈۶❈
به توفیق خدا دست ولایت چون علم گردد سلیمان زمان سال دگر بغداد می گیرد
ز تلخیهای عالم نشأه می می برد صائب جوانمردی که از پیر مغان ارشاد می گیرد

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۲۹۷۶

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها