گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:سخن رنگ اثر از سینه افگار می گیرد نسیم ساده دل بوی گل از گلزار می گیرد

❈۱❈
سخن رنگ اثر از سینه افگار می گیرد نسیم ساده دل بوی گل از گلزار می گیرد
تماشای رخش در پرده می کردم، ندانستم که این آیینه از آب گهر زنگار می گیرد
❈۲❈
که در بیرون در مانده است کامشب بوستان پیرا به جوش لاله و گل رخنه دیوار می گیرد؟
فریب عقل خوردم، دامن مستی رها کردم ندانستم که اینجا محتسب هشیار می گیرد
❈۳❈
درخت بی ثمر بارست بر دل، سرو اگر باشد جهان را زود دل از مردم بیکار می گیرد
به آه و ناله گفتم دل تهی سازم، ندانستم که عشق اول زبان زین لشکر خونخوار می گیرد
❈۴❈
اگرچه شبنم این بوستانم در عزیزیها غبار خاطر من رخنه دیوار می گیرد
رگ خوابی که می داند کمند عیش بیدردش دل بیدار عاشق رشته زنار می گیرد
❈۵❈
پذیرای نصیحت نیست دل اهل تنعم را چو کاغذ چرب باشد نقش را دشوار می گیرد
خیانتهای پنهان می کشد آخر به رسوایی که دزد خانگی را شحنه در بازار می گیرد
❈۶❈
زجوش لاله پروا نیست سیل نوبهاران را کجا خون دامن آن سرو خوش رفتار می گیرد؟
چه آتش بود عشق افکند در خرمن مرا صائب؟ که جوش مغز هر دم از سرم دستار می گیرد

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۲۹۷۷

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها