گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:جنونی کو که آتش در دل پرشورم اندازد؟ زعقل مصلحت بین صد بیابان دورم اندازد

❈۱❈
جنونی کو که آتش در دل پرشورم اندازد؟ زعقل مصلحت بین صد بیابان دورم اندازد
شدم غافل زشکر سوده الماس، می ترسم که کافر نعمتی در مرهم کافورم اندازد
❈۲❈
منم آن دانه بی طالع این صحرای خرم را که مورم پیش مرغ و مرغ پیش مورم اندازد
زمستی می شمارم بی نمک شور قیامت را نیم صهبا که یک مشت نمک از شورم اندازد
❈۳❈
قبول خاطر مشکل پسندان چون توانم شد؟ که آتش چون سپند از دامن خود دورم اندازد
نیم سنگ فلاخن، لیک دارم بخت ناسازی که بر گرد سر هر کس که گردم دورم اندازد
❈۴❈
به دریای حلاوت غوطه برمی آورم صائب اگر عریان قضا در خانه زنبورم اندازد

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۲۹۹۵

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها