گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:سرشک گرم با مژگان و چشم تر نمی‌سازد شراب تند ما با شیشه و ساغر نمی‌سازد

❈۱❈
سرشک گرم با مژگان و چشم تر نمی‌سازد شراب تند ما با شیشه و ساغر نمی‌سازد
نمی‌دانم به خونریز که شد آلوده مژگانش که شوق زخم، خون را در جگر نشتر نمی‌سازد
❈۲❈
به روی مهر، صبح از ساده‌لوحی پرده می‌پوشد نمی‌داند که حسن شوخ با چادر نمی‌سازد
نگردد سایه بال هما دام فریب ما سر خورشید عالم‌سوز با افسر نمی‌سازد
❈۳❈
درین دریا کسی از صدق دستی برنمی‌دارد که دل را چون صدف گنجینه گوهر نمی‌سازد
ندارد خنده‌ای در چاشنی حسن گلو سوزش که شهد زندگی را تلخ بر شکر نمی‌سازد
❈۴❈
وصال شعله جانسوز در مدنظر دارد عبث پهلوی خود را بوریا لاغر نمی‌سازد
چنان افتادم از طاق دل هم‌صحبتان صائب که وقت رفتنم آیینه چشمی تر نمی‌سازد

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۳۰۱۶

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها