گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:زشوق عالم بالا روان با تن نمی سازد به پای کاروانی بوی پیراهن نمی سازد

❈۱❈
زشوق عالم بالا روان با تن نمی سازد به پای کاروانی بوی پیراهن نمی سازد
زخواب آلودگی روح تو در جسم است پا برجا که چون بیدار گردد پای با دامن نمی سازد
❈۲❈
ترا دل مانده در قید تن از آلوده دامانی وگرنه دانه چون شد پاک با خرمن نمی سازد
مدار از دولت دنیای دون چشم وفاداری که خورشید سبک جولان به یک روزن نمی سازد
❈۳❈
به تن جان گرامی در قیامت می کند رجعت گسستن رشته را غافل ازین سوزن نمی سازد
زتن وحشت کند صائب چو دل گردید نورانی که چون آیینه روشن گشت با گلخن نمی سازد

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۳۰۱۷

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها