گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:مسیحا از سر بالین من رنجور برخیزد چراغ آفتاب از بزم من بی نور برخیزد

❈۱❈
مسیحا از سر بالین من رنجور برخیزد چراغ آفتاب از بزم من بی نور برخیزد
چنین کز بار درد افتاده ام از پا، عجب دارم که شیون هم زبالین من رنجور برخیزد
❈۲❈
ندارد شرم از روی کسی آیینه محشر زحق هر کس که اینجا چشم پوشد کور برخیزد
غبار غم به آه از سینه من کم نمی گردد چه گرد از چهره صحرا به بال مور برخیزد؟
❈۳❈
خیالش بیخبر رفت از دلم بیرون، ندانستم که مهمان چون بود ناخوانده، بی دستور برخیزد
به جای سبزه از خاک شهیدان صف مژگان زبان مار روید، نشتر زنبور برخیزد
❈۴❈
ندارد یاد چون من شوربختی آسمان صائب اگر شبنم به کشت من نشیند شور برخیزد

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۳۰۳۵

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها