گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:خرد از سر زجوش شعله سودا برون آمد جنون عشق موجی زد کف از دریا برون آمد

❈۱❈
خرد از سر زجوش شعله سودا برون آمد جنون عشق موجی زد کف از دریا برون آمد
به این وارونی طالع درین میخانه چون باشم؟ مکرر خون به مینا کردم وصهبا برون آمد
❈۲❈
پریشانگرد را آغاز و انجامی نمی باشد کدامین گردباد از دامن صحرا برون آمد؟
چنان بر سنگ بیرحمانه زد پیمانه را زاهد که بیتابانه آه از سینه خارا برون آمد
❈۳❈
غلط بوده است شمع صبح را پرتو نمی باشد شرابی چون شفق از مشرق مینا برون آمد
نیام دشنه الماس شد پهلوی من صائب اگر خاری به سعی سوزنم از پا برون آمد

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۳۱۴۲

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها