گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:به همت کشتی تن را شکستم تا چه پیش آید درین دریای بی پایان نشستم تا چه پیش آید

❈۱❈
به همت کشتی تن را شکستم تا چه پیش آید درین دریای بی پایان نشستم تا چه پیش آید
یکی صد شد زتسبیح ریایی عقده کارم کمر در خدمت زنار بستم تا چه پیش آید
❈۲❈
زبیتابی گره نگشود از کار سپند من مربع در دل آتش نشستم تا چه پیش آید
غبار خاطرم چون آسیا افزود از گردش به دامن پای خواب آلود بستم تا چه پیش آید
❈۳❈
گرفتار محبت گرچه آزادی نمی بیند زبندی خانه افلاک جستم تا چه پیش آید
نشد نقش مرادی جلوه گر زآیینه گردون پس آیینه زانو نشستم تا چه پیش آید
❈۴❈
چوبی سنگین دلی نتوان ثمر زین بوستان بردن فلاخن وار بر دل سنگ بستم تا چه پیش آید
لب گفتار بستم چون صدف از حرف نیک و بد به فال گوش در دریا نشستم تا چه پیش آید
❈۵❈
به تنگ هوشیاری ساختن از من نمی آید گهی دیوانه، گاهی نیم مستم تا چه پیش آید
(فریب کعبه جویان پرده چشم خدابین شد دل بت را زنادانی شکستم تا چه پیش آید)
❈۶❈
نرفت از پیش کاری چون به دست و پا زدن صائب دو دست سعی را بر پشت بستم تا چه پیش آید

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۳۱۸۴

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها