گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:به قتل من چنان بی‌تاب آن شمشیر می‌آید که از جوهر به گوشم ناله زنجیر می‌آید

❈۱❈
به قتل من چنان بی‌تاب آن شمشیر می‌آید که از جوهر به گوشم ناله زنجیر می‌آید
ز توحید آنچنان مستم که از هر جنبش خاری به گوش من صدای خامه تقدیر می‌آید
❈۲❈
اگرنه پیچ و تاب درد کوته سازد این ره را چه از ایوار می‌خیزد، چه از شبگیر می‌آید؟
به چشم کم مبین در قامت خم گشته پیران کز این پشت کمان کار دم شمشیر می‌آید
❈۳❈
نپردازد به سیر باغ جنت، دیدهٔ حق‌بین که مهمان از سر خوان کریمان سیر می‌آید
نباشد حسن از حال گرفتاران خود غافل که از خلخال لیلی نالهٔ زنجیر می‌آید
❈۴❈
چه صورت دارد از بیهوده‌گردی منع من کردن؟ که عکس من برون زآیینهٔ تصویر می‌آید
نشد باز از دم گرم بهاران عقده از کارم چه کار از بر گریز ناخن تدبیر می‌آید؟
❈۵❈
به حیرانی توان شد کامیاب از چهرهٔ خوبان که حفظ صورت از آیینهٔ تصویر می‌آید
نگردد تیرباران ملامت سنگ راه من نیستان کی برون از عهده این شیر می‌آید
❈۶❈
مدان از سخت جانی گر نمردم در فراق تو که جان از ناتوانی بر لب من دیر می‌آید
ز کویش چون برون آیم، که سیلاب سبک جولان به دشواری برون زان خاک دامنگیر می‌آید
❈۷❈
غم روزی مخور صائب اگر از سیرچشمانی که نعمت در رکاب چشم‌های سیر می‌آید

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۳۱۹۸

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

سفید
2023-01-17T18:04:17.4005845
  که از خلخالِ لیلی ناله‌ی زنجیر می‌آید...!