گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:مگر زلف سبکسیر تو از جولان بیاساید که از دست کشاکش رشته های جان بیاساید

❈۱❈
مگر زلف سبکسیر تو از جولان بیاساید که از دست کشاکش رشته های جان بیاساید
اگرنه بر امید وصل یوسف طلعتی باشد به چندین چشم، چون زنجیر در زندان بیاساید؟
❈۲❈
به راهش تا فشاندم نقد جان آسوده گردیدم چو تخم آسوده گردد در زمین، دهقان بیاساید
نمکدان بشکند گر شور محشر در گریبانش نمک پرورده لعل ترا کی جان بیاساید؟
❈۳❈
مرا از پای نافرمان چها بر سر نمی آید خوشا پایی که همچون سرو در دامان بیاساید
در آن وادی که محمل پرده سازست از افغان جرس کی ظرف آن دارد که از افغان بیاساید؟
❈۴❈
میان جسم و جان پیوند محکم می شود صائب اگر سیل پریشانگرد در ویران بیاساید

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۳۲۲۹

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها