گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:صدف گرد یتیمی از رخ گوهر نمی شوید زبیم چشم، روی طفل خود مادر نمی شوید

❈۱❈
صدف گرد یتیمی از رخ گوهر نمی شوید زبیم چشم، روی طفل خود مادر نمی شوید
نشد شیرینی گفتار من از شوربختی کم که بحر تلخرو شیرینی از گوهر نمی شوید
❈۲❈
نبرد از عیش من شیرینی گفتار تلخی را سخن زنگار طوطی را زبال و پر نمی شوید
به ساغر زنگ غم نتوان زدودن از دل پرخون که شبنم داغ را از لاله احمر نمی شوید
❈۳❈
نگردد محو خط سرنوشت از گریه کردنها که تیغ آبدار از خویشتن جوهر نمی شوید
زجوهر در سرشت سخت رو جهل است محکمتر کجی را از نهاد تیغ، روشنگر نمی شوید
❈۴❈
زعصیان چون سیه گردید دل بر گریه زورآور که از اشک ندامت هیچ کس بهتر نمی شوید
سفید از گریه تا ابر سیه گردید، دانستم که کس روی سیه را به زچشم تر نمی شوید
❈۵❈
چنان گرم است عاشق در سراغ آن بهشتی رو که از خود گرد ره در چشمه کوثر نمی شوید
به رنگ آن عقیق آتشین از آب می لرزم اگرچه آب گوهر رنگ از گوهر نمی شوید
❈۶❈
مشو خودبین کز این آیینه با آن تشنه جانیها به آب خضر دست خویش اسکندر نمی شوید
به امید چه دل را آب سازد عاشق مسکین؟ که رو در چشمه خورشید آن کافر نمی شوید
❈۷❈
اگر از مد احسان آب دریا بهره ای دارد چرا گرد یتیمی صائب از گوهر نمی شوید؟

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۳۲۳۹

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها