گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:سر شوریده ز تسلیم به سامان گردد دل پریشان نشود دیده چو حیران گردد

❈۱❈
سر شوریده ز تسلیم به سامان گردد دل پریشان نشود دیده چو حیران گردد
از پریشانی دل خانه تن زندان است غنچه شو تا نفس تنگ گلستان گردد
❈۲❈
از گشایش نبود بهره تهی مغزان را پسته پوچ محال است که خندان گردد
چه کشی تیغ به رخساره گلرنگ، که خط کافری نیست که از تیغ مسلمان گردد
❈۳❈
قمری از سرو به زنهار برآرد انگشت در ریاضی که نهال تو خرامان گردد
در کف آه بود بست و گشاد دل من ابر از باد شود جمع و پریشان گردد
❈۴❈
نرسد شهر به داد دل مجروح، مرا خوش نمک زخم من از شور بیابان گردد
دل تسلی شود از دست نوازش صائب بحر ساکن اگر از پنجه مرجان گردد

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۳۲۶۹

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها