صائب تبریزی:دولت حسن ز خط زیر و زبر میگردد این ورق از نفس سوخته برمیگردد
❈۱❈
دولت حسن ز خط زیر و زبر میگردد
این ورق از نفس سوخته برمیگردد
چشم خورشید که در خیره نگاهی مثل است
در گلستان تو پوشیده نظر میگردد
❈۲❈
ماه شبگرد من از خانه چو آید بیرون
ماه از هاله نهان زیر سپر میگردد
بر نظر منت پیراهن یوسف دارد
هر نگاهی که ز رخسار تو برمیگردد
❈۳❈
در نگیرد سخن عشق به ارباب هوس
آتش افسرده ازین هیزم تر میگردد
در ته سنگ ملامت دل سودایی ما
کبک مستی است که در کوه و کمر میگردد
❈۴❈
بیقراری است مرا باعث آرامش دل
لنگر کشتی من موج خطر میگردد
شوق چون قافلهسالار شود رهرو را
پای خوابیده پر و بال دگر میگردد
❈۵❈
سخن از غور سخنسنج گرامی گردد
قطره در حوصله بحر گهر میگردد
خجلت بیثمری قد مرا کرده دوتا
شاخ هرچند خُم از جوش ثمر میگردد
❈۶❈
گوهر از خجلت اظهار طمع آب شود
آبرو جمع چو گردید گهر میگردد
در شکرزار قناعت نبود تلخی عیش
خاک در حوصله مور شکر میگردد
❈۷❈
منه انگشت به گفتار بزرگان صائب
تیر بر چرخ مینداز که برمیگردد
کامنت ها