صائب تبریزی:اشک دریادل ما گرد جهان میگردد آب از قوت سرچشمه روان میگردد
❈۱❈
اشک دریادل ما گرد جهان میگردد
آب از قوت سرچشمه روان میگردد
صادقان زیر فلک قصد اقامت نکنند
صبح چون کرد نفس راست، روان میگردد
❈۲❈
میبرد بیخردان را سخن پوچ از جای
طفل را مرکب نی تخت روان میگردد
پیری از طینت خامان نبرد خامی را
تیر کج راست کی از زور کمان میگردد؟
❈۳❈
میدهد پیچ و خم فکر سخن را پرداز
خامشی جوهر شمشیر زبان میگردد
دُرد می کاهربای دلِ صدپارهٔ ماست
خاک شیرازه اوراق خزان میگردد
❈۴❈
چون جدل نیست بلایی سر بیمغزان را
رگ گردن چو شود راست، سنان میگردد
بیشتر گوشه نشینان جهان صیادند
دام در خاک پی صید نهان میگردد
❈۵❈
از ملامت نشود کند مرا پای طلب
سخن سخت مرا سنگ فسان میگردد
خصم بدگوهر اگر حرف ملایم گوید
استخوانی است که در لقمه نهان میگردد
❈۶❈
نیست سیمینذقنان را ز خط سبز گزیر
این ترنجی است که نارنجنشان میگردد
هرکه از دایره شرع برون ننهد پای
خاتم دست سلیمان زمان میگردد
❈۷❈
خانه آباد به معماری سیلاب کند
تاجری را که به دولاب دکان میگردد
صبر بر سختی ایام ثمرها دارد
چشمهها بیشتر از سنگ روان میگردد
❈۸❈
من دیوانه به هرجا که گریزم از خلق
سنگ اطفال، مرا سنگ نشان میگردد
میکند ابر بهاران دهنش پرگوهر
هرکه صائب چو صدف پاک دهان میگردد
کامنت ها