گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:ذره ام چشم به خورشید لقایی دارد استخوانم سر پیوند همایی دارد

❈۱❈
ذره ام چشم به خورشید لقایی دارد استخوانم سر پیوند همایی دارد
منزل ماست که چون ریگ روان ناپیداست ور نه هر قافله ای راه به جایی دارد
❈۲❈
درد درمان طلبیهاست که بی درمان است ور نه هر درد که دیدیم دوایی دارد
بحر اگر بر صدف گوهر خود می نازد دامن بادیه هم آبله پایی دارد
❈۳❈
کشش دل به خرابات مرا راهنماست خانه کعبه اگر قبله نمایی دارد
تهمت دامن آلوده و مجنون، هیهات این سخن را به کسی گو که قبایی دارد
❈۴❈
در صف اهل ریا از همه کس در پیش است چون علم هر که عصایی و ردایی دارد
مژه بر هم نزد آیینه ز اندیشه چشم خواب راحت نکند هر که صفایی دارد
❈۵❈
بوالهوس شو که ز دستش به زمین نگذارند هر که چون جام لب بوسه ربایی دارد
طرف فاخته را سرو به بلبل ندهد هر نوا گوشی و هر گوش نوایی دارد
❈۶❈
این که از لغزش مستانه نمی اندیشد می توان یافت که دل تکیه به جایی دارد
صائب این آن غزل حافظ شیرین سخن است مطرب عشق عجب ساز و نوایی دارد

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۳۳۲۲

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها