صائب تبریزی:هر کجا قصه آن طره و کاکل گذرد موج آشفتگی از دامن سنبل گذرد
❈۱❈
هر کجا قصه آن طره و کاکل گذرد
موج آشفتگی از دامن سنبل گذرد
که گذشته ازین باغ، که تا دامن حشر
عرق شرم ورق بر ورق گل گذرد
❈۲❈
دامنش در گرو خار ندامت ماند
شوخ چشمی که ز عاشق به تغافل گذرد
دامن حسن غیور تو ازان پاکترست
که تمنای تو در خاطر بلبل گذرد
❈۳❈
ننهم پای ارادت به حریمی که در او
حرف طول امل و عرض تجمل گذرد
گریه حسرت ما از سر افلاک گذشت
سیل پرزور چو افتد ز سر پل گذرد
❈۴❈
کشتی عقل، خراباتی این گرداب است
زهره کیست دلیر از قدح مل گذرد؟
بس که در هر گذری راهزنی پنهان است
رشته از کوچه گوهر به تأمل گذرد
❈۵❈
اگر از عمر گرانمایه بیابد مهلت
صائب آن نیست ز کشمیر و ز کابل گذرد
کامنت ها