صائب تبریزی:از میان تیغ برآور که زمان میگذرد وقت پیرایش گلزار جهان میگذرد
❈۱❈
از میان تیغ برآور که زمان میگذرد
وقت پیرایش گلزار جهان میگذرد
غافلان پشت به دیوار فراغت دارند
عمر هرچند که چون آب روان میگذرد
❈۲❈
میکند خواب فراغت به شبستان عدم
هرکه اینجا سبک از خواب گران میگذرد
میشود رو به قفا روز قیامت محشور
چون شرر هرکه ز دنیا نگران میگذرد
❈۳❈
در بیابان ملامت دل دیوانه ما
همچو تیغی است که بر سنگفسان میگذرد
نتوان طوطی ما را به شکر داد فریب
سخن از چاشنی کنج دهان میگذرد
❈۴❈
آه از آن دلبر محجوب که در پرده شب
روی پوشیده ز آیینه جان میگذرد
گرچه باشد به هوس، عشق به از عقل بود
تیر هرچند بود کج ز کمان میگذرد
❈۵❈
از جهان گذران نیست گذشتن آسان
شبنم ماست کز این ریگ روان میگذرد
صاف شو تا همه خوبان به رضایت باشند
در گلستان، سخن آب روان میگذرد
❈۶❈
صائب از شرم برون آ، که درین یک دو سه روز
نوبت خوبی آن غنچهدهان میگذرد
کامنت ها