صائب تبریزی:نوبهارست سرانجام زری باید کرد به خرابات ز مسجد گذری باید کرد
❈۱❈
نوبهارست سرانجام زری باید کرد
به خرابات ز مسجد گذری باید کرد
زر به زر هر که دهد نیست پشیمان شدنش
نقد جان صرف ره سیمبری باید کرد
❈۲❈
پیش ازان کاین دل صد پاره پریشان گردد
فکر شیرازه موی کمری باید کرد
خس و خاشاک به دریا نرسد بی سیلاب
سر فدای قدم راهبری باید کرد
❈۳❈
تا چو یاقوت مگر سنگ تو گوهر گردد
سالها خدمت روشن گهری باید کرد
نیست انصاف ازین مرحله غافل رفتن
خفتگان را به سرپا خبری باید کرد
❈۴❈
پیش ازان کاین قفس تنگ بهم درشکند
فکر بالی و سرانجام پری باید کرد
چون نی از ناله دلی را نکنی گر بیدار
نقل این تلخ دهانان شکری باید کرد
❈۵❈
گر به خاکستر شب آینه روشن نکنی
صیقل از قامت خم هر سحری باید کرد
لاابالی است حقیقت همه جا می باشد
به خرابات مغان هم گذری باید کرد
❈۶❈
چون به بی حاصلی آزاد توان شد چون سرو
چه ضرورست تلاش ثمری باید کرد؟
تا به کی خرج تماشای جهان خواهی شد؟
در سرانجام خود آخر نظری باید کرد
❈۷❈
جای رحم است به آشفته دماغی کاورا
زندگانی به مراد دگری باید کرد
از سفر کردن ظاهر نشود کار تمام
صائب از خویش چو مردان سفری باید کرد
کامنت ها