صائب تبریزی:هر که زشت است همان زشت به عقبی خیزد کور از خواب محال است که بینا خیزد
❈۱❈
هر که زشت است همان زشت به عقبی خیزد
کور از خواب محال است که بینا خیزد
خازن مرگ مبدل نکند گوهر را
جاهل از خواب محال است که دانا خیزد
❈۲❈
ننگ همت بود از هیچ فشاندن دامن
سهل زهدی است که کس از سر دنیا خیزد
حاصلش ماندگی و آبله پا باشد
هر که بی جاذبه آن طرف از جا خیزد
❈۳❈
روی در قبله عشق است همه عالم را
منزلش بحر بود سیل ز هرجا خیزد
رحمت از چهره دل گرد گنه پاک کند
تیرگی از دل سیلاب به دریا خیزد
❈۴❈
هر نسیمی که به گرد سر یوسف گردد
آه بیطاقتی از جان زلیخا خیزد
گر چنین دست برآرند بزرگان به طمع
ابر چون پنبه افشرده ز دریا خیزد
❈۵❈
شمع بینش شود از خاک شهیدان روشن
نرگس از تربت این طایفه بینا خیزد
گر به بالین من خسته دل آید صائب
رنگ اعجاز ز سیمای مسیحا خیزد
کامنت ها