گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:عاشقان را چه غم از سلسله پا باشد؟ موج کی مانع آمد شد دریا باشد؟

❈۱❈
عاشقان را چه غم از سلسله پا باشد؟ موج کی مانع آمد شد دریا باشد؟
پیش چشمی که نرفته است ازو آب حیا در و دیوار جهان دیده نابینا باشد
❈۲❈
سنگ را صنعت فرهاد به حرف آورده است ناز تحسین نکشد کار چو گویا باشد
با نسیم سحری دست و گریبان گردد رشته شمع، گر از پنبه مینا باشد
❈۳❈
قلزم از روی گهر گرد یتیمی نبرد یوسف مصر به صد قافله تنها باشد
شمع در پرده فانوس نماند پنهان هر چه در دل بود از جبهه هویدا باشد
❈۴❈
در تنوری چه قدر جلوه نماید طوفان؟ شور دیوانه به اندازه صحرا باشد
چهره عاقبت کار به روشن گهران هم ز آیینه آغاز هویدا باشد
❈۵❈
خال رخسار تو از زلف دلاویزترست نقطه ای نیست درین صفحه که بیجا باشد
کف بی مغز چه پروای معلم دارد؟ روی عنبر سیه از سیلی دریا باشد
❈۶❈
نکشد سر به گریبان خجالت صائب هر که امروز در اندیشه فردا باشد

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۳۴۳۳

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها