گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:آتش قافله ما دل روشن باشد گرد ما سرمه بیداری رهزن باشد

❈۱❈
آتش قافله ما دل روشن باشد گرد ما سرمه بیداری رهزن باشد
حسن هرجا که بود در نظر من باشد مهر را آینه از دیده روزن باشد
❈۲❈
هرکه چون رشته ز باریک خیالان گردید روزیش تنگتر از دیده سوزن باشد
یوسف از دامن اخوان به غریبی افتاد خطر مردم آگاه ز مأمن باشد
❈۳❈
جلوه ضایع مکن ای شوخ که بیتابی ما آتشی نیست که محتاج به دامن باشد
قانعی را که به ماتمکده ظلمت ساخت ماه نو ناخنه دیده روزن باشد
❈۴❈
دیده تنگ کند فخر به دنیای خسیس خس و خاشاک شرر را رگ گردن باشد
حسن مغرور ز حیرانی ما آسوده است ماه فارغ ز نظربازی روزن باشد
❈۵❈
مور در حسرت یک دانه دل خویش خورد روزی برق جهانسوز به خرمن باشد
نیست پروای اجل دلزده هستی را شمع ماتم ز چه دلگیر ز مردن باشد؟
❈۶❈
آفتابی که منم ذره او، درطلبش کعبه سرگشته تر از سنگ فلاخن باشد
زاده هند جگرخوار چه خواهد بودن؟ شب بخت سیه آن به که سترون باشد
❈۷❈
چه خیال است شود روزی من شادی وصل که غمش را نگذارند که با من باشد
هست امید که هرگز نشود دشمنکام هرکه را آینه از دیده دشمن باشد
❈۸❈
از سیه بختی خود شکوه ندارد صائب که صفای دل آیینه ز گلخن باشد

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۳۴۵۰

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها