گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:نیستم گل که مرا برگ نثاری باشد تحفه سوختگان مشت شراری باشد

❈۱❈
نیستم گل که مرا برگ نثاری باشد تحفه سوختگان مشت شراری باشد
باغ من دامن دشت است و حصارم سر کوه من نه آنم که مرا باغ و حصاری باشد
❈۲❈
غنچه آبله ام، برگ قناعت دارم روزی من ز دو عالم سر خاری باشد
تیره روزان جهان را به چراغی دریاب تا پس از مرگ ترا شمع مزاری باشد
❈۳❈
گل داغی که ازو سینه ندزدی امروز در شبستان کفن لاله عذاری باشد
خس و خاری که ز راه دگران برداری در دل خاک ترا باغ و بهاری باشد
❈۴❈
به شمار نفس افتاد ترا کار و ز حرص هر سر موی تو مشغول به کاری باشد
زنده در گور کند حشر مکافات ترا بر دل موری اگر از تو غباری باشد
❈۵❈
عشق بیهوده سر تربیت او دارد صائب آن نیست که شایسته کاری باشد

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۳۴۵۶

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها