گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:خویش را گر ز خور و خواب توانی گذراند کشتی خود سبک از آب توانی گذراند

❈۱❈
خویش را گر ز خور و خواب توانی گذراند کشتی خود سبک از آب توانی گذراند
راه چون آبله در پرده دلها یابی گر به یک ساغر خوناب توانی گذراند
❈۲❈
باده جان تو آن روز شود روشن و صاف کز سراپرده اسباب توانی گذراند
در شبستان عدم صبح امید تو شود هر شبی را که به مهتاب توانی گذراند
❈۳❈
آن زمان رشته زنار تو تسبیح شود که به چندین دل بیتاب توانی گذراند
نخورد کشتیت از باد مخالف بر سنگ دیگران را اگر از آب توانی گذراند
❈۴❈
دل روشن به تو چون شمع ازان بخشیدند که شبی زنده به محراب توانی گذراند
وقت خود تیره زهمصحبت ناجنس مکن تا به آیینه و با آب توانی گذراند
❈۵❈
خار پیراهن آرام بود موی سفید این نه صبحی است که در خواب توانی گذراند
سالم از آتش سوزان چو سیاوش گذری خویش را گر ز می ناب توانی گذراند
❈۶❈
نفس خویش یکی ساز به دریای وجود تا چو ماهی به ته آب توانی گذراند
حیف باشد که به عزلت گذرانی صائب آنچه از عمر به احباب توانی گذراند

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۳۴۷۹

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها