گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:حسرت عمر، مرا در دل افگار بماند رفت سیلاب به دریا و خس و خار بماند

❈۱❈
حسرت عمر، مرا در دل افگار بماند رفت سیلاب به دریا و خس و خار بماند
در بساط من سودازده زان باغ و بهار خار خاری است که در سینه افگار بماند
❈۲❈
مرکز از دایره پروانه آزادی یافت دل ما بود که در حلقه زنار بماند
بال پرواز ز هر موج سرابش دادند هرکه در بادیه عشق ز رفتار بماند
❈۳❈
عنکبوتی است که در فکر شکار مگس است زاهد خشک که در پرده پندار بماند
زیر گردون خبر از حال دل من دارد هرکه را آینه در پرده زنگار بماند
❈۴❈
دل به نظاره او شد که دگر باز آید آب گردید و در آن لعل گهر بماند
جان نمی خواست درین غمکده ساکن گردد از غبار دل ما در ته دیوار بماند
❈۵❈
شست از خون شفق صبح قیامت دامن خون ما بود که بر گردن دلدار بماند
می تواند گره از کار دو عالم وا کرد دست هرکس ز تماشای تو از کار بماند
❈۶❈
دانه سوخته از خاک برآمد صائب دل بی حاصل ما در ته دیوار بماند

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۳۴۸۱

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها