گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:روشنانی که ز خورشید نظر می گیرند چشم نظارگیان را به گهر می گیرند

❈۱❈
روشنانی که ز خورشید نظر می گیرند چشم نظارگیان را به گهر می گیرند
جامه شهپر طاوس در او می پوشند بیضه زاغ اگر در ته پر می گیرند
❈۲❈
نتوانند به صد قرن گرفتن شاهان کشوری را که به یک آه سحر می گیرند
رهرو عشق به دنبال نبیند چون برق کاهلان هر نفس از خویش خبر می گیرند
❈۳❈
سخن پاک محال است که بر خاک افتد طوطیان مزد خود آخر ز شکر می گیرند
ای که با سوختگان ذوق تکلم داری سرمه در راه نفس ریز که در می گیرند
❈۴❈
خبر از قافله ریگ روان می گیرند از من این بیخبرانی که خبر می گیرند
پردلان چشم ندارند که دشمن بینند نه ز عجزست که بر روی، سپر می گیرند
❈۵❈
خجل از آبله های دل خویشم که مدام ساغری پیش من تشنه جگر می گیرند
خنده با چاشنی عمر نمی گردد جمع پسته را بی لب خندان به شکر می گیرند
❈۶❈
عنقریب است نفس سوختگان خط سبز از لبش داد من تشنه جگر می گیرند
صائب این صاف ضمیران چو دهن باز کنند چون صدف دامنی از در و گهر می گیرند

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۳۵۲۰

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها