گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:خط شبرنگ چه با آن رخ پرنور کند؟ برق را ابر محال است که مستور کند

❈۱❈
خط شبرنگ چه با آن رخ پرنور کند؟ برق را ابر محال است که مستور کند
پیش آن کان ملاحت دهن خوبان چیست؟ در نمکزار، نمکدان چه قدر شور کند؟
❈۲❈
ادب عشق مرا در حرم وصل گداخت وقت آن خوش که تماشای تو از دور کند
پرده صبح نقاب رخ خورشید نشد چون نهان داغ مرا مرهم کافور کند؟
❈۳❈
دل پرخون چه پر و بال گشاید در جسم؟ دانه چون نشو و نما در دهن مور کند؟
چشم خورشید ز نظاره او آب آورد نگه خیره چه با آن رخ پر نور کند؟
❈۴❈
می کند گریه مستانه مرا با دل تنگ آنچه با شیشه نازک می پرزور کند
به لب خشک مکن عیب من تشنه جگر کاین سفالی است که خون در دل فغفور کند
❈۵❈
خانه را با سپر موم کند زآتش حفظ هرکه شیرین دهن خلق چو زنبور کند
نتوانست کند نکهت خود را گل جمع دل صد چاک چسان را ز تو مستور کند؟
❈۶❈
از وصال تو نصیبش جگر پرخون بود تا فراق تو چه با صائب مهجور کند

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۳۵۲۸

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها