گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:چشم خود خواجه اگر سیر به تدبیر کند به ازان است که صد گرسنه را سیر کند

❈۱❈
چشم خود خواجه اگر سیر به تدبیر کند به ازان است که صد گرسنه را سیر کند
سالها شد دل خوش مشرب ما ویران است کیست در راه حق این بتکده تعمیر کند؟
❈۲❈
تربیت یافته عشق جوانمردم من چرخ نامرد که باشد که مرا پیر کند!
سخن عشق اثر در دل زهاد نکرد نفس صبح چه با غنچه تصویر کند؟
❈۳❈
می تواند به هم آمیزش ما و تو دهد آن که مهتاب و کتان را شکر و شیر کند
هیچ تشریف جهان را به از آزادی نیست رخت خود سرو محال است که تغییر کند
❈۴❈
گره از موی به دندان نگشوده است کسی شانه چون رخنه در آن زلف گرهگیر کند؟
خسته را در جگر گرم اگر صدقی هست استخوان سوخته هم کار طباشیر کند
❈۵❈
شحنه دیده وری کو، که درین فصل بهار هرکه دیوانه نگشته است به زنجیر کند
چشم مخمور تو در خواب جهانی را کشت پشت شمشیر تو کار دم شمشیر کند
❈۶❈
همه دانند که مظلوم که و ظالم کیست مس بدگوهر اگر ناز به اکسیر کند
نبرد تشنگی از ریگ روان صائب آب در جگرسوختگان باده چه تاثیر کند؟

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۳۵۲۹

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها