گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:دعوی عشق ز هر بوالهوسی می‌آید دست بر سر زدن از هر مگسی می‌آید

❈۱❈
دعوی عشق ز هر بوالهوسی می‌آید دست بر سر زدن از هر مگسی می‌آید
اوست غواص که گوهر به کف آرد، ورنه سِیْرِ این بحر ز هر خار و خسی می‌آید
❈۲❈
از دل خسته من گر خبری می‌گیری برسان آینه را تا نفسی می‌آید
زاهد از صید دل عام نشاطی دارد عنکبوتی ز شکار مگسی می‌آید
❈۳❈
چه شتاب است که ایام بهاران دارد که ز هر غنچه صدای جرسی می‌آید
تند شد بوی دل سوخته مشتاقان می‌توان یافت که آتش‌نفسی می‌آید
❈۴❈
ای سپند از لب خود مُهر خموشی بردار که عجب آتش فریادرسی می‌آید
چه بود عالم ایجاد، که صحرای جنون از دل تنگ به چشمم قفسی می‌آید
❈۵❈
صائب این آن غزل حافظ شیراز که گفت «مژده ای دل که مسیحانفسی می‌آید»

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۳۶۳۴

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

رحمت
2020-02-11T17:07:28
دست بَرسر زدن از هر مگسی بر می آیدشاید منظور این است که غم و غصه خوردن هنر نیست
ادریس
2017-06-21T23:48:45
اوست غواص که گوهر به «کف» آرد ورنه… الی آخرآنطور که شما نوشته‌اید مشکل وزن هم دارد. ندارد؟و در کل هم حیف! چون با گسترش کار خوب‌تان، آمار اینگونه اشتباهات و سهوها هم زیاد شده است.