صائب تبریزی:ز چشم بد رخ خوب ترا گزند مباد سرود بزم تو جز نغمه سپند مباد
❈۱❈
ز چشم بد رخ خوب ترا گزند مباد
سرود بزم تو جز نغمه سپند مباد
گشاد کار جهان در گشاده رویی توست
ز تنگ گیری غم خاطرت نژند مباد
❈۲❈
ز نوشخند تو آفاق شکرستان است
دهان تنگ تو بی صبح نوشخند مباد
ز خط سبز تو کشت امید سرسبزست
ز چشم خیره نگاهان ترا گزند مباد
❈۳❈
بجز عرق، گل روی تو در خودآرایی
به هیچ گوهر دیگر نیازمند مباد
اگرچه سنبل زلفت به خون من تشنه است
رهایی دل ازان عنبرین کمند مباد
❈۴❈
چمن صحیح ز بیماری نسیم صباست
نگاهبان تو جز جان دردمند مباد
دل مرا که ز قید دو عالم آزادست
ز قید عشق تو آزاد هیچ بند مباد
❈۵❈
سخن در آینه آفتاب می گذرد
غبار خاطر افتادگان بلند مباد
ز خامه تو شکرزار شد جهان صائب
که طوطی تو به شکر نیازمند مباد
کامنت ها